بی خوابی ات ...

ساخت وبلاگ
آمده ام فقط رویایم را روی برگ های رنگ پریده ات بنویسم و بروم .آمده ام بنویسم تا وقتی باد آمد و تو را از شاخه چید و با رقص اجباری میان زمین و هوا رها کرد تا هرکجا که دلت آرامتر بود سقوط کنی " همانجا رویایم با تو دفن شود "شاید از باران های بعدی به خودش بیاید و جوانه زند..هرچند احساس میکنم معجزه ایی در کار نیست و مثل سالهای قبل زیر گل و لای همان درخت دفن می شود و یا نهایتا کمی رمانتیک تر گوشه ایی از حیاط خودمان که هیچوقت جارو نمی خورد ماندگار شود و رویای کوچکم هر روز صبح جلوی چشمم برایم دست تکان میدهد و زخم دلم را بازتر...نمیدانم ولی شاید امسال پاییز را با زبانی لال فریاد بزنم .آنقدر لال که خواب کنجشگ های روی درخت خرمالو مان را بهم نزند..من در غریبانه ترین حالت از زمان زندگی ام آمدنت را جشن میگیرم.آمدنی که بوی رفتن و شکست های عاشقانه و خداحافظی های بدون بازگشت زیادی توی چمدان پارسالش باد کرده...تلخ و غم انگیزی.. ولی به رسم وفاداری قلبم به تو "زیبایی ات را میپرستم..پ ن : باید کمی سبک سنگین کنم ببینم ادامه ی این ته مانده ی جوانی به زندگی کردنش می ارزد یا نه... بی خوابی ات ......
ما را در سایت بی خوابی ات ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anastisa بازدید : 55 تاريخ : جمعه 7 مهر 1402 ساعت: 3:54

کمی از من این روزها فاصله بگیر..دچار بیماری واگیر داری شده ام که نه میدانم از کجا آمده نه درمانش را..کمی از من این روزها فاصله بگیر که دچار این فوبیای وحشتناک ناکجا آبادی ام نشوی..با من حرف نزن..حتی از دور...میترسم تو را هم مبتلا کنم..منی که شبیه نقاشی های بیماران روانی روی دیوار اتاقشان شده ام..آدمهای خط خطیه بدون دهان ..و پنجره های خیالی..که بیرونش همیشه یک گرگ کمین کرده تا پاره ام کند..پ ن: میترسم...دلم یک قرن غار تنهایی می خواهد.من از دلسوزی و دلداری و امیدهای واهی متنفرم. بی خوابی ات ......
ما را در سایت بی خوابی ات ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anastisa بازدید : 60 تاريخ : جمعه 7 مهر 1402 ساعت: 3:54

یکی دیگر از بدی های زندگی این است که باید غصه ی" غصه های نیامده را هم بخوریم..این تحمیل بی رحمانه از دردهای زاییده نشده که همان نیش خندهای گاه و بی گاهمان را هم میگیرد مثل آخرین میخ روی تابوت است و شنیدن کلمات انگیزشی از اطرافیان وقتی دلشان می سوزد و حال خرابمان را میبینند " برایمان مثل آب در هاون کوبیدن ..کاش به همان سلام خالی اکتفا میکردند و در ادامه اش به جای واژه ی خوبی ؟فقط میگفتند زنده ایی؟ که مجبور نشویم برای توضیح ندادنه حوصله ی خط خطی مان به گفتن دروغ های شاخ دار عادت کنیم " و بگوییم ممنون خوبم..خیلی خوب ..پ ن : امید ب رهایی نیست.. بی خوابی ات ......
ما را در سایت بی خوابی ات ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : anastisa بازدید : 55 تاريخ : جمعه 7 مهر 1402 ساعت: 3:54